كاربرد though , although , even though
کاربرد although
كلمات ربط بالا به معنای ‹‹ اگر چه / گر چه / با این که / هر چند که / به رغم این که ›› برایبيان تضاد و تمايز به كار می روند. این سه می توانند تضاد کلی را نشان دهند و به همین علت قادرند انواع جملات متضاد و حتی متناقض را به یکدیگر ربط دهند . اين كلمات ربط در ابتدای يك جمله واره قيدی به كار برده می شوند و باعث می شوند تا مفهوم جمله ی پايه غير منتظره و دور از انتظار باشد.
نكته : بعد از though , although , even though بايد توجه داشت كه ازيك جمله واره ( clause ) استـفاده می شود.
Even though / though / although + clause
به مثال های زير توجه كنيد.
I went to the bed although I wasn't tired.
clause
Although she was terribly tired, she went on a walking.
She went on a walking although she was terribly tired.
در جملات دوم و سوم با وجود خستگی زياد برای قدم زدن ، بيرون رفتن دور از انتظار است.
کاربرد though
در جملات بالا از كلمه ی though نيز می توان استفاده كرد. thoughرایج تر از بقیه است و طبیعتا محاوره ای است .
though علاوه بر این که حرف ربط است می تواند در نقش قید نیز ظاهر شود. به همین علت است که می تواند در یک جمله ی ساده – تک جمله – نیز به کار رود و اغلب در انتهای جمله بعد از کاما نوشته می شود و معنی however را دارد.
در اين كاربرد نمی توا نيم از كلمات ربط even though و although استفاده كرد.
به مثال های زیر توجه کنید .
I play the piano well, though I have had no music lessons .
حرف ربط
من پیانو را خوب می نوازم گر چه هیچ درس موسیقی نداشته ام .
The house isn’t very nice . I like the garden , though / however
قید
خود خانه خیلی جالب نیست . با این وجود از باغ آن خوشم می آید .
We all tried our best. We lost the game, though / however .
قید
ما همه نهایت تلاشمان را کردیم ، گر چه / هر چند مسابقه را باختیم.
The strongest argument, though, is economic and not political . قید
گر چه شدید ترین بحث اقتصاد است نه سیاست .
It is a nice day; it is a bit cold , though. قید روز خوبی است گر چه کمی سرد است .
Our team lost; it was a good game , though.
قید
تیم ما باخت با این وجود بازی خوبی بود .
نکته : though را می توان بعد از یک صفت ، قید یا اسم به کار برد در این صورت معنی although اگر چه را دارد و تضاد تاکیدی را نشان می دهد . در این صورت از as نیز می توان استفاده کرد.
به مثال های زیر توجه کنید .
Cold as/ though it was , we went out . ( = Although it was very cold , …)
صفت
گر چه هوا سرد بود، ما بیرون رفتیم.
Bravely as/ though they fought , they had no chance of winning.( = Although they fought very قیدbravely …)
گر چه آن ها شجاعانه جنگیدند، هیچ شانس پیروزی نداشتند.
نکته : as though یعنی « گویا / مثل این که / انگارکه » به کار برده می شود تا بگوییم که یک وضعیت چگونه به نظر می رسد و اشاره می کند به چیزی که ما فکر می کنیم ممکن است درست باشد یا از این الگو استفاده می کنیم تا صحبت کنیم در باره ی چیز هایی که می دانیم درست نیست. لازم به ذکر است که as if نیز همین معنا را دارد .
به مثال های زیر توجه کنید .
It looks as if/ as though it’s going to rain.
به نظر می رسد که گویا باران می خواهد ببارد. ( ممکن است این فکر درست باشد و باران هم ببارد . )
It sounds as if / as though John’s going to change his job.
به نظر می رسد که گویا جان می خواهد شغلش را عوض کند . ( ممکن است این فکر درست باشد و جان قصد عوض کردن شغلش را داشته باشد. )
I feel as if/ as though I’m dying.
احساس می کنم گویا دارم می میرم. ( این یک حس است و می دانیم که درست نیست. )
She was acting as if/ as though she was in charge.
او عمل می کرد طوری که گویا ( انگار که ) او مسئول بود. ( ما می دانیم که در حقیقت او مسئول نیست. )
نکته : وقتی ما در باره ی چیزهایی که می دانیم درست نیستند صحبت می کنیم ، می توانیم از زمان گذشته ی فعل بعد ازas if یا as though استفاده کنیم و باید توجه داشت که معنی جمله حال است . در این صورت بر معنای غیر واقعی بودن تاکید می شود.
به مثال های زیر توجه کرده و آن ها را مقایسه کنید .
She looks as if she is rich. ( Perhaps she is .)
او به نظر می رسد گویا / انگار ثروتمند است . ( شاید ثروتمند باشد . )
He talks as if he was rich. ( But he is definitely not.)
طوری صحبت می کند انگار که ثروتمند است . ( اما واضح است که نیست . )
You look as though you know each other .
شما به نظر می رسد انگار/ گویا یکدیگر را می شناسید . ( شاید هم حقیقتا می شناسید . )
Why is he looking at me as though he knew me? I’ve never seen him before.
چرا طوری به من نگاه می کند گویا که مرا می شناسد ؟ من هرگز او را قبلا ندیده ام . ( واضح است که حقیقتا مرا نمی شناسد.)
نکته : در سبک رسمی به جای was می توان از were در جملات غیر واقعی استفاده کرد و این در انگلیسی امریکایی رایج است .
مثال : He talks as if he were rich .
کاربرد even though
كاربرد even though تاكيد قوی تری بر تضاد دارد وبيشتر در انگليسي رسمی به كار می رود.
به مثال های زير توجه كنيد.
Even though I didn’t understand the words, I knew what he wanted.
clause
I saw the movie once more even though I had seen it several times.
clause
Even though I didn’t know anybody at the party, I had a nice time . ( NOT Even although…)
clause
كلمات و تركيبات ربط though , although , even though می توانند غالبا به جای هم استفاده شوند.
نكته: برای بيان تضاد از in spite of وdespite به معنای ‹‹ علی رغم›› نيز می توان استفاده كرد.این ها به عنوان حرف اضافه استفاده می شوند. این ها کم و بیش به معنای although می باشند . بعد از دو ساختار ياد شده ازاسم يا اسم مصدر استفاده می كنيم.
به ساختار آن توجه کنید .
in spite of / despite + noun(اسم ) / gerund (اسم مصدر )
They crossed the river although it was dangerous.
Although it was dangerous, they crossed the river.
In spite of danger they crossed the river.
noun
They crossed the river in spite of danger.
noun
We went out in spite of the rain . ( = …although it was raining . )
noun
In spite of having a headache I enjoyed the film .
gerund
نکته : in spite of متضاد because of می باشد .
She passed her exams in spite of her teacher .( She had a bad teacher . )
She passed her exams because of her teacher .( She had a good teacher . )
بعد از in spite of نمی توان مستقیما that clause به کار برد . به جای آن می توانیم از in spite of the fact that استفاده کنیم .
In spite of the fact that + clause
He is good company, in spite of the fact that he talks all the time .
despiteدارای كاربرد رسمی می باشد و مثل in spite of استفاده می شود .
مثال :
Despite the bad weather